مطابق نظریه راجرز اضطراب حاصل برخورد بین اطلاعاتی است که با خود پنداره ما ناهماهنگ است . هر فردی دارای یک خود پنداره ویژه ای است ، اگر اطلاعاتی برای فرد حاصل شود که با خود پنداره های مثبت او در تعارض باشد ، این اطلاعات جدید ایجاد اضطراب می کند . به عقیده راجرز اضطراب خاص افراد تطابق نیافته است . یعنی افرادی که قادر با تطابق خود با اطلاعات جدید نیستند .
اضطراب وجه لاینفک زندگی انسان است اما همین امر می تواند تیغ دولبه سازش یافتگی یا نایافتگی آدمی تلقی شود . از یک سو آن را موهبت می دانیم و از سوی دیگر رنج زایی آن را تایید می کنیم با آنکه بدون اضطراب نمی توان زندگی کرد اما کوشش های متعددی هم برای درمان اضطراب به عمل آمده است . زندگی برون رحمی انسان براساس جدایی از وابستگی با اضطراب شکل می گیردو
سپس در گونه های مختلف در برهه های زندگی بروز می کند.
.
اضطرابامتحان
ساراسون ودیوید اضطراب امتحان را این گونه تعریف می کنند :
اضطراب امتحان نوعی خود اشتغالی ذهنی است که با خود کم انگاری و تردید در باره توانایی های خود ، مشخص می شود و غالبا به ارزیابی شناختی منفی عدم تمرکز حواس واکنش های جسمانی نامطلوب و افت عملکرد تحصیلی فرد منجر می شود .
گیودا و ولودو اضطرب امتحان را نوعی واکنش ناخوشایند و هیجانی نسبت به موقعیت ارزیابی در مدرسه و کلاس درس تعریف کرده اند .
گرچه اضطراب امتحان امری تازه نیست اما سابقه انجام پژوهش های تجربی در این زمینه به چند دهه اخیر برمی گردد . هیل اشاره می کند که براساس بر آورد پژو هشگران سالانه حدود10 میلیون دانش آموز در سطح دبیرستان و 15 درصد دانشجویان دانشگاههای آمریکا اضطراب امتحان را تجربه می کنند و به نظر می رسد که آزمودنی های بزرگتر به اضطراب بیشتری دچار هستنتد. .
اضطراب امتحان دارای دو مولفه شناختی و هیجانی است . در وجه شناختی , نگرانی بیانگر انتظارات منفی در مورد موفقیت ودر باره کار آمدیخود است وتوجه فرد را از کاری که برعهده دارد منحرف می سازد . البته هیجان پذیری به تجربه های ناخوشایند و برانگیختگی هیجانی باز می گردد . پژوهش ها بیشتر بر نقش و تاثیر وجه شناختی بر کار آمدی تحصیلی تاکید دارند.
این روزهاباشروع تعطیلات تابستان بچه ها لحظات بسیار شادی را می گذرانند. روزهای تابستان حال و هوای بازی را در بین بچه ها حسابی گرم کرده. اما من با دور شدن از فضای مدرسه و کلاس دلم برای همه شان تنگ شده . انگار با دور شدن از آنها از دنیای شیرین کودکی هم جدا شده ام. لحظات بسیار خوبی را درکنارفرزندانم داشتم و حالا حسابی دلتنگشان هستم . پسرهای گلم : محمد جواد، عماد، مرتضی، محمد حسین ها، مازیار، محمد، امیر حسین ها، ابوالفضل، آرمین، آریا، محمد مهدی، مهدی، احسان، امیر علی، سید محمد علی، حسین، امیر محمد، سید علی، پوریا، رضا، میلاد،سید حسین،محمد رضابرایتان آرزوی بهترین ها را دارم. امیدوارم درتعطیلات ایام خوشی را سپری کنید.وقتی پیام های زیبایتان را میبینم حسابی خوشحال می شم. دوستتان دارم.
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
وفاکنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن